نتيجه گيري و پيشنهادات

نتايج به دست آمده در ارتباط با فرضيه 1

فرضيه 1 اظهار مي دارد كه توسعه كشاورزي و پيشرفت صنعتي رابطه مستقيم دارد نتايج به دست آمده از مشاهدات پژوهشگران و نيز اطلاعاتي كه از مصاحبه ها به دست آمده است بيانگر اين مطلب است كه هر چه كشاورزي بيشتر توسعه يابد، صنعت نيز پيشرفت بيشتري خواهد داشت چرا كه منابع بيشتري براي پيشرفت صنعت به وجود خواهد آمد با افزايش جذابيت هاي كشاورزي و دادن تسهيلات و فراهم كردن سرمايه گذاري براي كشاورزان، مي توان مقدمات پيشرفت كشاورز شدن فراهم آورد، از سوي ديگر با پيشرفت صنعت، مسلما ماشين آلات و ابزار پيشرفته تري در اختيار بخش كشاورزي قرار خواهد گرفت.

بايد توجه داشت كه در صنايع مواد غذايي، كشاورزي از اهميت بسيار فراواني برخوردار است زيرا محصولات كشاورزي حكم مواد اوليه براي اين صنايع دارند، پس با توسعه كشاورزي مواد اوليه بيشتر و ارزانتر و با كيفيت تري در اختيار اين صنايع قرار خواهد گرفت كه در نتيجه محصولات با قيمت كمتر تمام مي شود، به دليل كيفيت مواد اوليه، كيفيت محصولات نيز بهتر خواهد بود و از پس تمام اينها فروش بيشتر و سود بالاتري نسبت به اين صنايع خواهد گرديد، پس با پيشرفت صنعت، كشاورزي توسعه مي يابد و با توسعه كشاورزي، صنعت نيز توسعه بيشتري مي يابد.

نتايج به دست آمده در ارتباط با فرضيه 4:

فرضيه 2 بيان مي كند كه استفاده از صنعت در كشاورزي موجب ترسيع توسعه كشاورزي مي شود اطلاعات به دست آمده از مشاهدات پژوهشگر و نيز نتايج استنباط شده از مصاحبه ها، بيان مي كند كه در مزارعي كه اقدام به مكانيزه كردن فرآيند هاي خود كرده اند، به نتايج بسيار قابل قبولي دست يافته اند، افزايش سرعت انجام فرآيند ها، انجام فرآيند ها بادقت بالاتر و با ضايعات بسيار كم در مقايسه با كشاورزي سنتي، نياز به نيوري انساني كمتر، محصولات مرغبوتر و ... از مزاياي اين مزارع مي باشد.

و حتي با استفاده از كمباين و با تراكتور مراحل پرداخت سريعتر صورت مي گيرد، و يا وقتي درمرحله كاشت سطح بيشتري شخم زده مي شود، امكان استفاده از زمين هاي بيشتر نيز فراهم مي شود اين همان توسعه كشاورزي است. استفاده از صنعت در كشاورزي يعني افزايش سرعت و حجم توليد كه همه ي اين عوامل سرعت توسعه كشاورزي را افزايش مي دهد.

پس مي توان نتيجه گرفت كه استفاده از صنعت يا مكانيزه كردن مزارع، توسعه كشاورزي را سرعت بخشيده و موجبات پيشرفت در اين زمينه را فراهم مي آورد.

نتايج به دست آمده در ارتباط با فرضيه 4:

فرضيه 3 بيان مي كند كه توسعه كشاورزيف همپاي توسعه صنعت، توجيه اقتصادي دارد.

با توجه به اطلاعات و نتايج به دست آمده از مطالعات و مصاحبه هاي پژوهشگر به اين نتيجه مي توان رسيد كه توسعه كشاورزي شد پيشرفت صنعتي رابطه مستقيم با يكديگر دارند. پس با پيشرفت يكي تا ديگري نيز پيشرفت خواهد كرد در نتيجه ي توسعه كشاورزي، و سود حاصل از آن كه شامل محصولف با مواد اوليه صنايع ديگر مي باشد، توسعه صنعتي نيز به دست خواهد آمد. توسعه صنعتي نيز با سود اقتصادي همراه خواهد بود به عنوان مثال محصول زراعي مانند زعفران، نياز به صنايع وابسته اي مانند بسته بندي، دارد. بعد از بسته بندي نياز واحد بازرگاني و فروش دارد تا محصول بسته بنيد شده در بازار شناسانده شود. بازار را شناسايي و بفروش برسد. خود واحد بازرگاني از قسمتهاي مختلفي مانند تبليغات، فروش، اداري و مالي و .... مي توان به اين نتيجه دست يافت كه در پس محصول يك زمين زراعي، مزاياي اقتصادي بسياريي نهفته است كه با توسعه بخش كشاورزي، صنعت و در پس آن اقتصاد نيز توسعه مي يابد.

با توجه به اين يافته ها مي توان نتيجه گرفت كه توسعه كشاورزي نه تنها توجيه اقتصادي دارد، بلكه به عنوان يك نياز، بايد مورد توجه ويژه قرار گيرد.

نتايج به دست آمده در ارتباط با فرضيه 4:

فرضيه 4 بيان مي كند كه پيشرفت كشاورزي و استفاده از تكنولوژي در آن، موجب شكوفايي اقتصاد كشور مي شود.

قسمت مشترك با فرضيه 4

توسعه اقتصادي، موجب افزايش امكان سرمايه گذاري دولت مي شود كه اين امر موجب شكوفايي اقتصاد كشور مي شود. لذا با پيشرفت كشاورزي، علي رغم اينكه ابتدا در ظاهر با افزايش نرخ بيكاري مواجه خواهيم شد، اما با نتايجي كه به دست مي آيد و امكان سرمايه گذاري هايي كه در صنعت به دست مي آيد، نرخ همكاري كاهش خواهد داشت.

پيشنهادات:

پيشنهادات در ارتباط با فرضيه 1:

با توجه به اينكه توسعه كشاورزي و پيشرفت صنعت رابطه مستقيم دارند توجه خاص به صنعت و سمت و سود دادن آن در جهت كشاورزي، به نحوي كه محصولاتي صنعيت نظير ماشين آلات و دستگاههايي كه به كشاورزي مربوط مي شوند را توسعه داده و اقدام به ابداع دستگاههاي جديد با تواناييهاي ويژه در ارتباط با كاشت، داشت و برداشت محصولات نماييم.

ترغيب صنعتگران به انجام چنين عواملي و نيز ترغيب كشاورزان، به مكانيزه كردن فرآيند هاي سه گانه ي كاشت، داشت و برداشت، و نيز تشويق بخش صنعت به توليد ماشين آلات مورد نياز صنعت كشاورزي توصيه مي گردد.

پيشنهادات در ارتباط با فرضيه 2:

با توجه به اينكه صفت كاربرد فراوان در كشاورزي دارد سرعت انجام فرآيند هاي 3 گانه كشاورزي (كاشت، داشت، برداشت) را به طور چشم گيري افزايش مي دهد، اين زمان به دست آمده را مي توانيم به زمين هاي ديگر اختصاص داد تا آنها را براي امور زراعت آماده كرد و يا از آنها نيز بهره برداري نمود. لذا پيشنهادات مي شود با اعطاي تسهيلات ويژه و آسانتر نمودن امور براي كشاورزان، امكان دستيابي آنها به اين ماشين آلات را فراهم آوريم تا كشاورزان نيز امكان دستيابي به زمين هاي بيشتر راداشته باشد تا كشاورزي توسعه يابد و از سوي ديگر مزاياي فراوان آن به دست آيد.

لذا پيشنهاد مي شود قيمت دستگاهها و ماشين آلات تا حد امكان كاهش يابد، واسطه ها حذف مي شوند و با دادن يارانه و سوبسيد و يا وام هاي با نرخ بهره  پايين زارعان را به استفاده از تكنولوژي ترغيب كرده.

پيشنهادات در ارتباط با فرضيه 3:

با توجه به اهميت كشاورزي در صنعت و اقتصاد كشور، توجه ويژه و خاص به اين بخش موجبات پيشرفت در زمين هاي مختلف را فراهم خواهد آورد. لذا با شناسايي مشكلات كشاورزي، بايد اقدام به رفع آنها نموده و نيز بايد با به وجود آوردن جذابيت هاي لازم از مهاجرت آنها از روستاها به شهرها جلوگيري نمود.

با توجه به مهاجرت روز افزون كشاورزان محلي و روستايي، با رفع مشكلات آنها مي توان از كاهش جمعيت فعال در بخش كشاورزي جلوگيري كرد و موجبات توسعه كشاورزي را فراهم آورد. پيش خريد محصولات، بيمه محصلوات در برابر سرمازدگي و آفت زدگي و ساير خطرهاي احتمالي از عوامل بسيار مهم مي باشد. همچنين پيشنهاد مي شود در طرحهاي دولتي و برنامه ريزي هاي كوتاه مدت و بلند مدت، براي رفع مشكلات كشاورزان و توسعه كشاورزي در كنار صنعت برنامه ريزي شود.

پيشنهادات در ارتباط با فرضيه 4:

با توجه به كشورهاي صنعتي جهان، مي توان به وضوح مشاهده كرد كه در كنار پيشرفت صنعت و تكنولوژي، كشاورزي نيز با استفاده از اين پيشرفت ها، توسعه يافته و بخش عمده اي نيروي شاغل به كار در بخش كشاورزي فعالند.

با توجه به اين مساله كه نشانگر ميزان توجه برنامه ريزان و سران كشورهاي صنعتي به كشاورزي ميباشد مي توان به اهميت اين قسمت پي برد، لذا توجه خاص دولتمردان بايد اين قسمت و قرار دادن امكان استفاده از تكنولوژي براي كشاورزان، دادن تسهيلات خريد مانند وام هاي قرض الحسنه و يا وام با نرخ بهره كم، پرداخت يارانه و سوبسيد خريد تكنولوژي و همچنين واگذاري زمين هاي ارزان قيمت به كشاورزان و مزرعه داراني كه توانايي سرمايه گذاري و يا سرماه گذاري مجدد را دارند پيشنهاد مي گردد.

ساير پيشنهادات:

با توجه به اهميت كشاورزي و نقش كليدي كه در اقتصاد كشور دارد، چه از لحاظ تامين مواد ضروري جامعه و چه از لحاظ اقتصادي كه هم ايجاد اشتغال مي كند و هم در صادرات و واردات و در تنظيم تراز ارزي نقش بسزايي دارد، توجه خاص را مي طلبد. به نحوي كه با دادن امتيازات و تسهيلات ويژه، امكان مكانيزه كردن مزارع را فراهم آورد. با توجه به افزايش روز افزون مهاجرت و كاهش سطح زير كشور، و نيز كم بودن زمين هاي قابل زراعت در مقايسه با كل مساحت كشور، بايد با رنامه ريز هاي كوتاه مدت و بلند مدت، ابتدا از مهاجرت جلوگري كرده و سپس امكان افزايش سطح زير كشت را موجب شد.

ايجاد عوامل جذب كننده، دادن امتيازات و تسهيلات به كشاورزان موجب جذب و تشويق آنها مي شود. بيمه محصولات در مقابل سرمازدگي، آفات، خشكسالي و ساير خطرات احتمالي، مي تواند از ضررهاي رايج جلوگيري نمايد، حذف واسطه ها و دلالان نيز موجب مي شود تا اصل سود نسيب خود كشاورزان شود كه خود اين امر نياز به برنامه ريزي بلند مدت دارد، كه با انجام اين امور مي توان اقدام به جذب كشاورزان نمود.

از ديگر عوامل مهم مي توان دادن تسهيلات ويژه به كشاورزان براي مكانيزه كردن مزارع خود نام برده چرا كه با ورود تكنولوژي به مزارع، با كاهش ضايعات، كاهش هزينه ها، كاهش زمان انجام فرآيندها و .... مواجه خواهيم بود. وام هاي با نرخ بهره پايين، وام با اقساط بلند مدت مشاركت و ساير راههاي مشابه براي اين منظور پيشنهاد مي گردد.